انواع مفعول در زبان آلمانی
قبل از هرچیز ابتدا باید با مفهوم *مفعول* آشنا باشیم. تعریفی که از مفعول در زبان فارسی ارائه می شود، این است : ٬مفعول، یعنی چیزی که روی آن کاری انجام شود٬ . ولی من برای تفهیم بهتر، مفعول را اینگونه تعریف می کنم :
تعریف مفعول:
مفعول، بخشی از جمله است که برای تکمیل معنای فعل می آید٬.
به این مثال ها توجه کنید:
Er geht.
او می رود.
Er hat.
او دارد.
Er gefällt.
او موردپسند واقع شده است به.
همانطور که دیدید، جمله اول کامل و مفهوم است و فعل نیاز به عضو دیگری در جمله برای تکمیل معنای خود ندارد.
اما دو جمله دیگر معنا را کامل نمی رسانند و به عبارت دیگر، افعال در دو جمله دیگر از نظر مفهومی به یک عضو دیگر برای تکمیل شدن احتیاج دارند. بنابراین من مفعول را در زبان آلمانی اینگونه تعریف میکنم:
* آن بخشی از جمله که از لحاظ مفهومی به فعل وابسته است و فعل بدون حضور آن در جمله نمیتواند مفهوم خود را کامل برساند.*
با توجه به مطالب بالا، در زبان آلمانی سه نوع مفعول وجود دارد از جمله:
- مفعول آکوزاتیو (که معمولا در ترجمه فارسی ٬را٬ بخود میگیرد.)
او یک میز (میز را) دارد.
Er hat einen Tisch.
- مفعول داتیو (که معمولا در ترجمه فارسی به کمک حروف اضافه ایی مثل برای، به، از و … ترجمه می شود و به همین دلیل آن را با متمم در فارسی اشتباه میگیریم! نشانه متمم وجود یک حرف اضافه است، در صورتی که مفعول در زبان آلمانی بدون حرف اضافه و برای تکمیل معنای فعل استفاده میشود.)
او موردپسند بمن است
Er gefällt mir.
مفعول گنیتیو (که دقیقا مشابه مفعول داتیو است ولی ظاهر آرتیکل آن فرق میکند.)
جدول آرتیکل ها :
Nominativ | Akkusativ | Dativ | Genitiv |
der / ein / kein / mein | den / einen / keinen / meinen | dem / einem / keinem / meinem | des / eines / keines / meines |
das / ein / kein / mein | das / ein / kein / mein | dem / einem / keinem / meinem | des / eines / keines / meines |
die / eine / keine / meine | die / eine / keine / meine | der / einer / keiner / meiner | der / einer / keiner / meiner |
die / keine / meine | die / keine / meine | den / keinen / meinen | der/ keiner / meiner |
بسیار کابردی بود. واقعا ممنونم